معنی غده کودکانه
حل جدول
تیموس
لغت نامه دهخدا
کودکانه. [دَ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) بچگانه وبطور بچگی. (ناظم الاطباء). بچگانه. همچون طفلان. (فرهنگ فارسی معین). چون کودکان. و رجوع به کودک شود.
غده ها
غده ها. [غ ُدْ دَ / دِ] (اِ) ج ِ غده. غدد. رجوع به غدد شود: غده های تراوا، غده های تناسلی، غده های جنسی، غده های خدو، غده های فوق کلیوی، غده های لمفاتیکی یا لنفاوی، غده های مترشح. رجوع به این ترکیبات شود.
غده ٔ هیپوفیز
غده ٔ هیپوفیز. [غ ُدْ دَ / دِ ی ِ پ ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) غده ٔ نخامی. غده ٔ زیرمغزی. رجوع به غده ٔ زیرمغزی شود.
غده ٔ اپیفیز
غده ٔاپیفیز. [غ ُدْ دَ / دِ ی ِ اِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) غده ٔ صنوبری. رجوع به غده ٔ صنوبری شود.
غده ٔ نخامی
غده ٔ نخامی. [غ ُدْ دَ / دِ ی ِ ن ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به غده ٔ زیرمغزی و غده شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
به روش کودکان، مانند کودکان،
فرهنگ فارسی هوشیار
بچه گانه
فارسی به ایتالیایی
tumore
معادل ابجد
1115